روزها می گذرد ، ولی هنوز شب ها از پشت پنجره ، صدای هم آغوشی ِ زن همسایه می آید...
سوفی جان خیلی تو کار زنای همسایه هستیا...عزیزم یکم سرت به کار خودت باشه...والا :))
تقصیر من نیست که پنجره بازه و صداها به گوش میرسه.
چه نوستالژیک بود برام../
جدی؟
چه خوب!
کجاش خوبه؟
ای بابا...
ای بابا این صداهاست که آدم و در به در میکنه
دیوارش نازکه!
نه پنجره اش بازه.
حجم تمام دلواپسی ها ضربدر ارتفاع تحملشان.به روز شدم منتظرتمموفق باشی رفیق
خدمت میرسیم.
خیلی جالب بود برام
امیدوارم.
سوفی جان خیلی تو کار زنای همسایه هستیا...
عزیزم یکم سرت به کار خودت باشه...
والا :))
تقصیر من نیست که پنجره بازه و صداها به گوش میرسه.
چه نوستالژیک بود برام../
جدی؟
چه خوب!
کجاش خوبه؟
ای بابا...
ای بابا این صداهاست که آدم و در به در میکنه
دیوارش نازکه!
نه پنجره اش بازه.
حجم تمام دلواپسی ها ضربدر ارتفاع تحملشان.
به روز شدم
منتظرتم
موفق باشی رفیق
خدمت میرسیم.
خیلی جالب بود برام
امیدوارم.