-
۵۶
چهارشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1390 02:28
آرام بگذر از من .. که ساده گذشتن تو ، آرامم می کند.
-
۵۵
سهشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1390 02:25
قاه قاه خنده ای جنون آمیز ، پس از آن گریه ای نا تمام سر می دهم .. تا رها شوم از هر حس احمقانه ای که در سر داشتم.
-
۵۴
یکشنبه 18 اردیبهشتماه سال 1390 02:02
گم می شوند واژه ها با قطره قطره اشک من .. آه من ، آرام گیر من هنوز زنده ام.
-
۵۳
دوشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1390 02:40
عشق من ، کاش بدانی نگاه آرامِ تو ، لرزه می اندازد بر اندامم.
-
۵۲
شنبه 10 اردیبهشتماه سال 1390 01:27
اغتصاب.. آن نیست که ب ک ارت م را به باد بری.. بلکه دل و جانم را به یغما بری...
-
۵۱
سهشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1390 23:48
صدایم کن ، تا زیبا شود نامِ زشتِ من با صدای تو..
-
۵۰
یکشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1390 01:16
لبم را دوخته ای ، تا مبادا صدا کنم تو را .. دستهایم را با طنابی نا گسستنی بسته ای .. تا قلمم منویسد نام تو را ، غافل از اینکه..نگاه خیره ای من ، رسوا کرد تو را.
-
۴۹
جمعه 2 اردیبهشتماه سال 1390 01:40
حس می کردم در سال جدید چیزی عوض می شود ، چیزی رخ می دهد تغییری به وجود می آید ولی.. پس از چند روز باز هم تلاش و تکاپو ، باز دویدن و دویدن .. شتاب به کجا! نمی دانم.. باز پس از چندین روز اخمها درهم رفته ، فکرها مشغول و احمقانه با خود درگیرند باز گوشه ی آن خیابان جوانکی با نگاهی سرد دیوانه وار سیگارش را دود می کند ، آن...
-
۴۸
پنجشنبه 25 فروردینماه سال 1390 00:21
شایسته ی آن نیستم ، که بی تو زنده بمانم.
-
۴۷
یکشنبه 14 فروردینماه سال 1390 00:11
تو به من شک کرده ای .. امّا ، ندانستی من تو را ، خدای خود دانسته ام...
-
۴۶
سهشنبه 9 فروردینماه سال 1390 01:21
شب،وزش نسیم بهاری،آسمون پر ستاره، نعره های زن همسایه... چقدر خوش می گذرد.
-
۴۵
شنبه 6 فروردینماه سال 1390 02:04
چرا در میان این سبزیِ بهار ، پوچی ِ مضمنی هست؟؟
-
۴۴
چهارشنبه 3 فروردینماه سال 1390 00:00
عید را ، برای قاه قاه خنده های همسایه دوست دارم.
-
۴۳
دوشنبه 1 فروردینماه سال 1390 01:00
خداحافظ تمامی روز ها ، خداحافظ تمامی خاطرات شاد و تلخ ، خداحافظ تمامی فکر های گذشته، خداحافظ تمامی بن بست های بسته ، خداحافظ آنچه بود و گذشت... خداحافظ 89 . سلام سال 90...
-
۴۲
شنبه 28 اسفندماه سال 1389 23:31
وقتی از خرد فرمایشات رئیس و شرکت مذبور راحت میشوم ، سر از خیابون در میارم ولوله و شلوغی خیابان و رفت و آمدها ، چانه زدن های خریداران ، تن زدن های پشت ویترین همه و همه یاد آور آن است که سال جدیدی در راه است ... نفسم می گیرد و به آن می اندیشم ... چرا خانه ی کوچک ما ، بوی از بهار در آن نمی پیچد؟
-
۴۱
پنجشنبه 26 اسفندماه سال 1389 23:43
خدایا.. گر کافرم ، مرا بسوزان...
-
۴۰
سهشنبه 24 اسفندماه سال 1389 23:24
امشب دلم را به آتش کشیدم ، تو بیا ز آن بگذر.
-
۳۹
سهشنبه 17 اسفندماه سال 1389 00:36
من ... آن دخترک نترس که زخود می ترسد.
-
۳۸
جمعه 13 اسفندماه سال 1389 23:53
هیس ... برو آرام از کنار من ، تا رها شود فکرم از خیال تو.
-
۳۷
چهارشنبه 11 اسفندماه سال 1389 00:22
سیگارهایت را به آتش بِکش ،تا با پکه های محکم ِ تو ،آرام شوم من.
-
۳۶
شنبه 7 اسفندماه سال 1389 01:04
بر من حقیر خرده مگیر،که مست و دیوانه ام.
-
۳۵
یکشنبه 1 اسفندماه سال 1389 23:18
سکوت ِ سرد ِ این شبها را ، بی تو بر دوش می کِشم.
-
۳۴
پنجشنبه 28 بهمنماه سال 1389 00:40
بی تو تمام می شود ،تمام قصه هایم.
-
۳۳
شنبه 9 بهمنماه سال 1389 21:39
بعضی اوقات از همصحبتی با تو ، یا هر کس دیگه ای پشیمون میشوم.
-
۳۲
شنبه 2 بهمنماه سال 1389 23:03
غریبا سجاده را جمع کرده ام قبله را از یاد برده ام اما کفر نگفته ام... غریبا دور از تو نشسته ام مستانه ، خنده ای سر داده ام اما شرابت را نخورده ام .. غریبا باران خیس خیسم کرد خیسی آن تخت نشینم کرد اما هنوز تو را از یاد نبرده ام .
-
۳۱
پنجشنبه 23 دیماه سال 1389 00:02
خود را گم کرده ام ، بین این لحظه های سرد.
-
۳۰
جمعه 17 دیماه سال 1389 00:57
فاش می کند چشمان گریان ، راز درونم را ...
-
۲۹
یکشنبه 12 دیماه سال 1389 00:21
صدایم کن ، گر چه نباشد در من رمقی ، برای نالیدن.
-
۲۸
پنجشنبه 9 دیماه سال 1389 01:18
خیالی نیست ، گر من نباشم در خیال تو ...
-
27
سهشنبه 7 دیماه سال 1389 00:48
روزها می گذرد ، ولی هنوز شب ها از پشت پنجره ، صدای هم آغوشی ِ زن همسایه می آید...